علی‌رغم ِ میل ِ ظاهریم

تفریح ما یستنی خوردن توی قیطریه بود

بدبختی ِ ما این بود که هر گولّه از اون بستنی

هزار تومن در می‌یومد

و مجبور بودیم کم بخوریم

با وجود این‌که هنوز هم اشتها داشتیم هم اژدها

قضیه: اثبات کنید شور به اضافه لیاقت مساویست با یک

*می‌دانیم:

اسم من بی است

بی‌شور، بی‌شرف، بی‌همه‌چیز، بی‌مُروت، بی‌خیال، بی‌کار، بی‌عار، بی‌صفت، بی‌لیاقت، بی‌بروبرگرد، بی‌‌چاک‌دهن، بی‌مار، بی‌زار، بی‌دار، بی‌جار، بی‌بی

مرا این‌جوری صدا می‌زد

این مهم نیست

چی می‌خواستم بگم؟

قبول دارم بی‌شور، و بی‌لیاقتم

 

* اثبات ِ قضیه:

بی‌شور + بی‌لیاقت = من

بی(شور + لیاقت) = من

شور + لیاقت = من / بی

من بی‌اُم مساویست با  شور به اضافه لیاقت

حال من خودم اذعان دارم که بی هستم

 

*نتیچه:

بنابراین شور به اضافه لیاقت مساوی است با یک.

بی/بی= یک

و از طرفی

شور + لیاقت = بی/بی

 

پی نوشت: شعور، مثلاً.

سرنوشت ِ بد ِ یک خداحافظ

من گفتم خداحافظ

خداحافظ از دهنم دراومد

اومد بره تو گوشی

اما توی ِ ناکس قطع کردی

بعد خداحافظ موند بین ِ دهن ِ من و گوشی

یه دست به دهن ِ من

یه دست به گوشی

گفت آقا تکلیف ِ ما چیه؟

گفتم دهن ِ منو ول کن

پس دو دستش رو گرفت به گوشی

خداحافظ ِ کم طاقتی بود

زودی خسته شد

اول حافظ ازش جدا شد

بعد خود ِ خدا افتاد

منم نیگاشون کردم

استغفرالله

برمی‌داری به من توی اس‌ام‌‍اس – آخه اس‌ام‌اس؟- می‌گی که تموم کنیم؟

مگه غذاست خانوم جان؟

مگه غذاست که تموم کنیم

بضی چیزا ممکنه شورو داشته باشن

اما تمومی ندارن.

ه دوچش/ق دو نخطه

ما توانایی اینو داشتیم که موجب ِ قه‌قه باشیم

اما موجب ِ هق‌هق شدیم.

صبحانه‌ی من، صبحانه‌ی من، بی تو چه کنم؟

بله

این نون‌کره‌پنیر با چایی‌شیرین

مزه‌ی تو رو می‌ده

بنابراین

اگه یک روز

یکی ازت پرسید

ببخشید خانم

شما چه طعمی دارین؟

رک و پوست کنده بهش بگو

که طعم ِ نون‌کره‌پنیر با چایی شیرین می‌دی

اگه گفت ببخشید خانم

چقدر شیرینه این چایی که فرمودین؟

بهش بگو

دو قاشق شکر.

بالشی چنین هایل

صبح از خواب پا می‌شم

و دهنم خشکه

و روی چشمام شیطون شاشیده

و به جای تو

بالشم توی بغلمه

بهش می‌گم صبح به خیر

نگام می‌کنه

می‌گم خوبی؟

نگام می‌کنه

می‌گم دِ آخه یه چیزی بگو لا مصب

می‌گه دلت براش تنگ شده بدبخ؟ آره؟

آره.

آره.

یک‌و‌یک

من منتظرم که این مربای آلبالو تموم شه

لبخندت رو بندازم تو شیشه‌اش

زُل بزنم بهش

بگم به‌به

آیا زیبا نیست؟

چه‌قدر زیباست به راستی

ندارد هیچ کژی  و هیچ کاستی

یک لبخند ِ درجه یک

از یک لب ِ درجه یک.

:(

آن روز که ول کردم

و رفتم

یک خاطره‌ی خوب

بالاخره

از من داری.

گوزهای شور

بابا،
کم‌کاری کردیم، کم‌کاری.
یه عالم خاطره قرارشد بسازیم.
قراردادش هست.
توی وزارت ِ کشور.

ما چقدر وقته زیر ِ برف راه نرفتیم؟
جورابامون خیس شدن؟ از دست این آل‌استارا توی برف؟
نه، نشدن. یکی این‌که برف کم اومد، یکیم این‌که وقتی اومد ما عن کردیم نرفتیم بیرون. یادت بیاد اینارو.
چند تا مسافرته که با هم نرفتیم؟
لا اقل یه استانبول بریم.
عره و عوره و شمسی کوره رفتن استانبول. عکس بی‌حجابی انداختن.
وانمود کردن خیلی خوشن.
ما چیمون کمه؟
می‌ریم کنسرت ِ آیرون میدن یه روز ما هم . حتی اگه عقمون بگیره. میریم وایلد وادی. می‌ریم ویندو شاپینگ. یه وخت دیدی اصن رفتیم سوهوی لندن رو دیدیم. یا رفتیم لبنان، شمالش. جنوبش که عن و گه پره. یا اصن می‌ریم چالوس ویلا می‌گیریم. ویسکی می‌گیریم. جوجه می‌گیریم. می‌خوریم و می‌خوابیم و تگری می‌زنیم. از راه بدرت می‌کنم با مشروب. از راه بدرم می‌کنی با اسلام. اینا هست. اینا می‌تونن باشن.
چند وقتیه که با هم نخوابیدیم؟
پووووف. ما آدمای خاک تو سری هستیم.
اصلاً، موهات چه بویی می‌دادن؟
اصلاً قسمت نشده من موهات رو چرب ببینم هنوز.
بس که نظیفی تو.
من چند تا جوک بلدم که بهت نگفتمشون.
تو در جوابش می‌گی بی‌مزه.
اما به هر حال این‌ها هم برا خودشون جوکن.